
به نام خدا
اگر از من میپرسید یکی از مهمترین کارهای عمرتان این است: شناخت قدرت ذهن.
این عبارت ۳ کلمهای را کمی در ذهنتان بالا و پایین کنید.
شما ذهنی دارید که بسیار، بسیار قدرتمند است و قدرتش را همهروزه در خلق زندگی و دستیابی به موفقیت نشان شما میدهد. آیا متوجه این قدرت شگفتانگیز شدهاید یا نه؟
این قدرت لازم است که شناخته و باور شود تا بتوان آن را تحت کنترل خود درآورد.
بااینحال افراد کمی به دنبال شناخت آن میروند!
در ادامه به اشتباهاتی اشاره میکنم که افراد با نشناختن ذهن قدرتمندشان در زندگی، دچار آنها میشوند.
سوختن و ساختن
برخی افراد که به دنبال شناخت قدرت ذهن خود نمیروند مجبور میشوند که با زندگی سرشار از ناخواستههایشان بسوزند و بسازند.
آنها نمیتوانند باور کنند و بپذیرند که میشود زندگی متفاوت و بهتری داشت چرا که با فکر و باور محدودشان خود را در اتاقی زندانی کردهاند که چهار طرفش بسته است!
وقتی که آنها به این قدرتی که خداوند به آنها داده اهمیتی نمیدهند و در پی شناخت آن برنمیآیند در واقع پذیرفتهاند که زندگیشان سرشار از کمبود باشد.
کمبود آدم خوب برای برقراری ارتباطی زیبا
کمبود پول برای تجربه رفاه بیشتر در زندگی
کمبود سلامتی با تجربه بیماریهای ریزودرشت
کمبود حال خوب برای لذت بردن از زندگی و…
چنین افرادی مجبورند بهخاطر مشکلات و مصیبتهایشان دائماً غر بزنند و گله و شکایت کنند چرا که غیر از آن، کاری از دستشان برنمیآید!
بدتر از آن مجبورند که به یک زندگی حداقلی تن دهند و دیگرانی که اوضاع بهتری را دارند ببینند و به آنها حسادت بورزند.
همین باعث میشود تا افراد افسار زندگی را در دستان خودشان نبینند.
طبیعتاً چون افساری در دست خود نمیبینند برای کنترل اسب سرکش زندگیشان هم تلاشی نمیکنند؛ چون باور ندارند که بشود این اسب را کنترل کرد.
شناکردن خلاف جهت آب
زمانی که افراد به دنبال شناخت قدرت ذهن خود نمیروند در واقع با دستانشان خود را از یک زندگی شکوهمند محروم میکنند!
درست خواندید.
آنها خود را از یک زندگی شکوهمند محروم میکنند.
خداوند بارها در قرآن مجید، انسانها را به تفکر و تامل در آیات و نشانههایی که در درون انسان وجود دارد فرامیخواند.
ما تا زمانی که از قدرت ذهن خود آگاه نشویم و آن را نشناسیم همچون شناگری هستیم که برخلاف جریان آب دارد شنا میکند و نتیجهای جز درجازدن عایدمان نمیشود.
خداوند برای ما یک زندگی عالی و پربار از همه جهات میخواهد؛ ولی ما با نپرداختن به شناخت ذهن خود، به اینهمه موهبت الهی پشت و زندگی خود را تباه میکنیم.
گیرافتادن در دور باطل
وقتی که افراد به شناخت قدرت ذهن همت نمیورزند، خود را همچون بازیچهای در دست مشکلات زندگی مییابند.
روابطی که مرتباً در حال بدتر شدن است. از یک تنش در روابط با فرزند به تنشی دیگر دررابطهبا همسر و…
وضعیت مالی نامساعد که از یک بدهی جدید تا گودال بعدی که حفر میشود و تمام پولهای آنها را میبلعد.
وضعیت جسمانی رو به افول که از یک بیماری به بیماری دیگر در حال پسرفت است.
افراد ممکن است در چنین مواقعی تصور کنند که مشکل از دیگران و بهخاطر آنهاست که روابطشان مشکل دارد یا بهخاطر شرایط نامساعد اقتصادی است که زندگی مالی آنها رو به تنزل است و…
داشتن افکاری ازایندست کافی است که آنها را هرچه بیشتر در این دور باطل فروببرد.
این دور باطل همچنان تکرار میشود تا جایی که خود فرد این زنجیره بیحاصل را از جایی قطع کند و زندگیاش را تغییر دهد.
این تغییر با شناخت قدرت ذهن و استفاده از آن برای جهتدهی زندگی به سمتوسویی که دلخواه اوست، شکل میگیرد.
نتیجهگیری
اگر قدرت ذهن خود را نشناسیم و از آن در جهت ساختن زندگی دلخواه خود بهره نبریم دچار اشتباهات بسیاری میشویم.
مجبور با هرچه بهعنوان زندگی در اختیار داریم بسوزیم و بسازیم چراکه پذیرفتهایم زندگی همین است و نمیشود تغییرش داد.
ناچار میشویم برخلاف روال طبیعی جهان زندگی کنیم و سختیهای بیشتری را در زندگی خود تجربه کنیم.
در دور باطلی میافتیم که تمامی ندارد و مشکلات و مشقتهای زندگی لحظهای ما را امان نمیدهد.
و اما خبر خوب اینکه ماهی را هروقت از آب بگیرید تازه است.