اثر کلام دیگران بر زندگی ما تا کجا پیش می‌رود؟
- بدون دیدگاه
به نام خدا
آیا می‌دانید تأثیر کلام بر زندگی تا کجاها پیش می‌رود؟ و چه‌کارهایی از آن بر می‌آید؟
نکات مفیدی را در ادامه برایتان می‌گویم که به شما کمک می‌کند این قدرت را بهتر بشناسید و از آن استفاده درست کنید.
تأثیر کلام نزدیکان
کافی است خواسته یا ناخواسته کلام اشتباهی را دررابطه‌با تو بر زبان جاری کنند. از جایی که شما آنها را خیلی قبول دارید و به آنها اعتماد کامل دارید، به‌راحتی حرفشان را می‌پذیرید و باورشان می‌کنید. این‌گونه است که این ویروس را به جان نابغه درونتان می‌اندازید و او بی‌سروصدا در درونتان شروع به خرابکاری می‌کند.
مثلاً: از عمویتان (که اتفاقاً خیلی هم دوستش دارید و حرفش را نگفته روی سرتان می‌گذارید) می‌شنوید که هیچ آینده روشنی در مسیر هنر وجود ندارد و اگر به دنبال فعالیت‌های هنری بروید از لحاظ مالی هیچ پیشرفتی در زندگی‌تان نخواهید کرد. تأثیر کلام بر زندگی شما به این شکل خودش را نشان می‌دهد که فقط شنیدن همین جملات ساده چنان تأثیری را بر شما می‌گذارد که شاید هیچ کتابی نتواند این‌چنین روی شما اثرگذار باشد.
اگر حتی کوچک‌ترین توانایی و استعدادی را در انجام کارهای هنری داشته باشید، مثلاً: خوب بتوانید نقاشی بکشید یا خطاطی کنید یا علاقه به خواندن و خوانندگی داشته باشید،
شنیدن همین حرف به‌ظاهر پندآمیز و حکیمانه چنان رأی شما را برای رفتن در مسیر توانایی‌ها و علایقتان می‌زند و چنان ترسی برای دنبال‌کردن مثلاً: نقاشی در وجودتان می‌اندازد که از وحشت اینکه مبادا به فقر و تنگدستی دچار شوید دنبال مسیری بر خلاف علایق و توانایی‌هایتان می‌روید.
زمانی که چشم باز می‌کنید خودتان را گرفتار زندگی و کاری می‌بینید که نه در آن توانایی دارید و نه دوستش دارید! با زور و تقلا در حال انجام آن هستید و خودتان را روی تردمیلی می‌بینید که جز درجازدن کار دیگری نمی‌کنید.
شمایی که می‌توانستید روزی یک استاد فرشچیان دیگری باشید و از لحاظ مالی هم بسیار ثروتمند و موفق، فقط با شنیدن چنین حرف‌هایی از کسی که قبولش داشتید به حد زیادی از مسیر خوشبختی و موفقیت‌های زندگی‌تان دور می‌شوید .
خود را درگیر مشکلات و مسائل این انتخاب اشتباهتان می‌کنید که شاید به‌کلی فراموش کنید که روزگاری چنین گرایش و علاقه‌ای داشتید. یک حرف توانست این‌همه زندگی‌تان را زیرورو کند.
چه بسیار هم شنیده‌اید که فلان شخص مشهور و موفق در مشکلات زندگی‌اش در حال دست‌وپازدن بود. دوستی به او پیشنهادی داد و توصیه‌ای به او کرد. او با این حرف به خودش آمد و تغییری اساسی در زندگی خود به وجود آورد و به موفقیت‌های متعددی دست‌یافت.
