به نام خدا
کارکرد ذهن انسان به شکلی است که همواره در حال ارسال انواعی از فرکانسها با طولموجهای مختلف به جهان هستی است.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه آن را بتوانیم درک کنیم یا نتوانیم درک کنیم.
بههرحال این کار ارسال فرکانسها و امواج ذهنی را بیستوچهارساعته دارد انجام میدهد!
این امواج و فرکانسها واقعی و قابلسنجش و اندازهگیری هستند و در یککلام واقعیت دارند.
صرف اینکه نمیتوانیم آنها را ببینیم دلیل نمیشود که منکر وجودشان شویم (گرچه ممکن است از چگونگی کارشان سر درنیاوریم) .
چه باور کنیم و چه باور نکنیم مدام در حال استفاده از نتایجشان در زندگی خود، موفقیت یا شکستمان در انجام کارها هستیم.
حال این توضیحات و تفاصیل به چه دردی میخورند و چه گرهی را از زندگی باز میکنند؟
بدنی سالمتر و زیباتر و شادابتر داشته باشیم.
با آگاهی یافتن از کارکرد ذهن انسان بهتر ارتباط میان جسم و ذهن خود را درک کرده و خواهید توانست بدنی سالمتر و سرحالتر را تجربه کنید.
آن موقع بهتر به معنای این شعر پی میبرید که میگوید:
ای برادر تو همان اندیشهای / مابقی تو استخوان و ریشهای
مثلاً: وقتیکه از مسئله و مشکلی که در کسبوکارتان به وجود آمده نگران و مشوش هستید این ناراحتی ممکن است به بدنتان هم آسیب وارد کند.
شاید قفسه سینه یا دستتان درد بگیرد.
اگر این نگرانیها را نتوانید کنترل کنید امکان دارد آسیبهای جدیتری به بدن شما وارد شود.
به این دلیل ساده که تمرکز بر مشکلات کسبوکار باعث شده که بدنتان نتواند به خوبی کار خود را انجام دهد و از روال طبیعی خود خارج شود.
از پس حل مسائل زندگیمان راحتتر بربیاییم.
مسائل و مشکلات زندگی زمانی برای شما همچون یک سد غیرقابل نفوذ و دیواری بتونی است که از کارکرد ذهن انسان بی خبرید و از قدرتهای ذهنی خود استفاده نمیکنید.
زمانی که یاد بگیرید این ذهن چطور عمل میکند و به چه صورت میتوان او را تحت کنترل درآورد خواهید فهمید که آن دیوار بتونی فقط در ظاهر یک مانع بوده و خودش به وسیلهای برای کمک به شما تبدیل میشود.
شما وقتیکه بتوانید از نقطهنظر متفاوتی به مسائل زندگی خود نگاه کنید خواهید دید که مسائل آنقدرها هم بغرنج و لاینحل نیستند!
بهعنوان نمونه: زمانی که به هر دلیلی مجبور باشید که در منزل کارکنید و بچههایتان مدام مزاحم شما میشوند و نمیگذارند که بهکارتان برسید، امکان دارد عصبانی شوید و ندانید چطور از پس این مسئله بربیایید؟
اگر بتوانید ذهن خود را بهتر کنترل کنید و به این مسئله از زاویه دیگری بنگرید خواهید دید که مثلاً: فرزندانتان به توجه بیشتری از جانب شما نیازمند هستند و این کمبود توجه را به این شکل نشان میدهند.
روابط زیباتر و دلنشینتری را با اطرافیان خود برقرار کنیم.
ذهن شما مرکز فرماندهی زندگی شماست و آشنایی با کارکرد ذهن انسان میتواند روابط زیباتری را با دیگران برای شما رقم بزند.
به این دلیل ساده که شما هرچه را به آن توجه کنید از همان جنس وارد زندگی خود میکنید.
به روابط زیبا توجه میکنید، در دایره زندگیتان روابط زیباتر را تجربه میکنید اگر به کمبود و کاستیها توجه کنید روابط مشکلدار جذب زندگیتان میشوند.
برای مثال: شاید دوست داشته باشید روابطتان با همسرتان بهتر شود و میآیید و به افرادی که با همسر خود روابط زیبایی دارند توجه میکنید، راجع به آنها صحبت میکنید و تحسینشان میکنید.
با خود میگویید چه خوب میشود اگر رابطه من هم با همسرم به این خوبی شود.
ممکن است بروید و از آن زوج بپرسید که برای زیبا شدن رابطهشان چه کردهاند.
شاید هم در این زمینه مطالعه کنید یا از افرادی مشاوره بگیرید یا در کلاسهایی شرکت کنید و آموزش ببینید.
آگاهیهایی را که آموختهاید بهکار ببندید و کمکم زندگی زیبای خود را بسازید.
آرامش بیشتری داشته باشیم و از زندگی بیشتر لذت ببریم.
زمانی که از توانایی خود برای خلق شرایط زندگیمان آگاه میشویم و آن را تست میکنیم و میبینیم که این ما هستیم که زندگی خود را میسازیم.
آرامش بیشتری را میتوانیم تجربه کنیم چراکه مطمئن میشویم این ما هستیم که خالق زندگی خود هستیم نه شرایط دنیای دوروبرمان، نه گران و ارزان شدنها و نه مسائل جامعه و…
مثلاً: ممکن است دوست داشته باشید در خانهای زیبا و مدرن زندگی کنید و میبینید قیمت خانهها به شکل سرسامآوری رو به بالا رفتن است.
این مسئله نگرانی شما را بیشتر میکند و شاید به خود بگویید که با این اوصاف چطور بتوانم خانهدار شوم؟
اما وقتیکه از کارکرد ذهن انسان مطلع میشوید و از ذهن خود کمک بگیرید و خانهای که دوست دارید درون آن زندگی را به خوبی تجسم کنید و دقیقاً بدانید چه میخواهید، بهتدریج راههای رسیدن به آن را خواهید یافت.
زمانی که میفهمید، این شما هستید که با کنترل ذهنتان زندگی خود را رهبری میکنید دیگر از هیچچیز نگران نمیشوید و به معنای این شعر بیشتر پی میبرید که:
بیرون زتو نیست هرچه در عالم هست / از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی