حقایقی درباره تغییر خود و دیگران

به نام خدا


درباره رفتن به دل تغییرات نکات مهمی را برایت دارم که دانستن آنها مفید است.
وقتی که عزمت را جزم می‌کنی و به میدان پا می‌گذاری و مصمم می‌شوی از جوی کم‌آبی که عمری دلت را به آن خوش کرده بودی دست برداری و به عشق دیدن نهنگ‌ها و دلفین‌ها و مرجان‌های دریایی دل به امواج نیلگون اقیانوس تحولات می‌سپاری
آن موقع است که ترس‌ها و تردیدها و شک‌ها به سراغت می‌آیند که نکند داری راه را اشتباه می‌روی یا چرا این همه زحمت و اتلاف وقت بی‌نتیجه؟


مقاومت در برابر تغییر


انگار که نیرویی دارد در برابرت مقاومت می‌کند و نمی‌خواهد تو این تغییر را رقم بزنی درست مثل زمانی که داری برنامه‌ای در کامپیوترت نصب می‌کنی.
بعضی‌اوقات سؤالات مختلفی را از تو می‌پرسد که مثلاً: آیا مطمئنی که می‌خواهی برنامه را پاک کنی و نسخه دیگری را نصب کنی؟
یا اگر می‌خواهی برنامه را پاک کنی دلیلت چیست و ازاین‌گونه حرف‌ها که گویی دارد مقاومت می‌کند که برنامه دیگری را نصب نکنی.
به همین شکل ذهن هوشیارت هم در برابر این تغییرات مقاومت می‌کند و نمی‌خواهد وضعیت را عوض کنی چرا که او به همه چیز وضعیت موجود، کنترل دارد و بر تمام پستی و بلندی‌هایش احاطه دارد.
همه چیز تحت کنترلش است و نمی‌خواهد زمام امور از دستش خارج شود و به همین دلیل شروع می‌کند به نجوا و زمزمه‌کردن تردیدها و شک‌ها در ذهنت.
تمام تلاشش رامی کند تا دودلی را در درونت ایجاد کند و پای رفتنت را سست و عزم راسخت را خدشه‌دار کند.
این همان نقطه‌ای است که خیلی‌ها کم می‌آورند و از حرکت‌کردن در راه نرفته منصرف می‌شوند و عطایش را به لقایش می‌بخشند.
خود را از موهبت تغییرات و داشتن یک زندگی سعادتمند و تجربه این جهان با بیشترین امکاناتش محروم می‌کنند.
محکوم‌اند برای همیشه در این وضعیت محدود و این جوی کم آب دست‌وپا بزنند و دل خود را به این آب‌بازی‌ها خوش کنند.


ذهن چه می‌کند؟


حال که عزم جزمت تو را تا بدین جا رسانده خوب است بدانی که این ذهن هوشیار کارش همین ایجاد ترس‌ها و تردیدهاست.
همان‌طور که قبلاً گفتم او بر در قصر نابغه شگفت‌انگیز وجودت نگهبانی می‌دهد و وظیفه‌اش همین است که به همه چیز شک کند و نگذارد هر کسی به دیدار نابغه برود.
این کار توست که آن‌قدر سماجت به خرج دهی و با دلیل و منطق با او صحبت کنی تا نگهبان را قانع کنی که اجازه ورودت را به قصر درون بدهد.
او را پشت سر بگذاری تا بتوانی نابغه را ببینی و از هر آنچه می‌خواهی با او سخن بگویی.
شاید لازم باشد برای ایجاد تغییرات مثبت، به چیزهایی که از دیگران شنیده‌ای شک کنی و با نگاه دیگری آنها را ببینی؛ مثلاً: اینکه باور کرده‌ای که خوراک هنرمند نان و ماست است و هنرمند نمی‌تواند با هنرش به ثروت و موفقیت مالی دست یابد.
اینکه برای به‌دست‌آوردن هر موفقیتی باید خودت را تحت‌فشار شدیدی قرار دهی و تا مرز انفجار پیش بروی تا نتیجه‌ای حاصل شود.
یا اینکه در این جهان و این زندگی کسی نمی‌تواند خوشبخت شود و طعم آن را بچشد و خوشبختی را کالایی نایاب می‌پنداری و زندگی را سراسر بدبختی با تحمل ناملایمات بی‌پایان می‌بینی.

به کانال تلگرام ما بپیوندید تا از محتواهای منتشر شده در سایت مطلع می شوید

به کانال اینستاگرام ما بپیوندید تا از محصولات و تخفیف های سایت باخبر شوید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

فروش ویژه محصولات به مناسبت عید سعید فطر با تخفیف 50% روی کلیه محصولات سایت