به نام خدا
دلیل اینکه افراد زیادی هستند که با وجود تلاشهای زیاد هنوز هم به هدفهای خود نرسیدهاند این است که راه درست رسیدن به هدفهای خود را نمیشناسند.
۲ دلیل عمده وجود دارد که مانع افراد میشود تا به آنچه میخواهند دست یابند. این دو عامل کلیدی ریشه تمام موفقیتها و شکستهای افراد را تشکیل میدهد. در ادامه با این ۲ عامل مهم بیشتر آشنا میشوید.
ذهنیت مناسب
دلیل اول که افراد را از رسیدن به خواستهای که دارند ناکام میگذارد ذهنیت اشتباهی است که نسبت به هدفشان دارند.
به زبان سادهتر آنها نمیتوانند درباره خواستهشان بهدرستی فکر کنند. فکر اشتباه طبیعتاً باعث ایجاد نتایج اشتباه شده و افراد را از رسیدن به هرآنچه میخواهند دور میکند.
مثل کسی که پول میخواهد و بهجای اینکه به دنبال راههای ایجاد پول بهوسیله استفاده درست از تواناییهایش باشد مدام به کمبود فرصتها و نداشتن پارتی و سختی پول درآوردن و… فکر کند.
چنین شخصی با این افکاری که مرتباً در سر خود میپروراند خود را در چرخه معیوبی گرفتار میکند که حاصلی جز ناکامی بیشتر برایش ندارد.
عملکرد نامناسب
دلیل دوم که باعث میشود افراد از رسیدن به هدف خود دور شوند عملکرد نامناسب آنها درباره هدفی است که دارند.
خیلیها دوست دارند هیچ کاری انجام ندهند و فقط بنشینند و به هدفشان فکر کنند و انتظار دارند با این کار اتفاق مثبتی هم رخ دهد!
افراد دیگری هم هستند که تلاش خود را میکنند؛ ولی چون در جهت اشتباهی این انرژی را به خرج میدهند در واقع آن را تلف کرده و به نتیجه نمیرسند.
عملکرد مناسب یعنی تلاشی که در جهتی درست و با انجام کارهای درست و بهصورت پیوسته تکرار شود تا نتایج دلخواه حاصل شود.
برای مثال: کسی که میخواهد در نقاشی کشیدن مهارت پیدا کند اگر بنشیند و ساعتها به قلم و کاغذ نگاه کند یا اینکه بدون یادگیری اصول طراحی، قلم را روی کاغذ حرکت دهد هیچوقت نمیتواند در نقاشی کشیدن ماهر شود.
چرخه بیفایده
ذهنیت نامناسب و عملکرد اشتباه ۲ عامل مهم هستند که روی همدیگر اثر گذاشته و چرخه بیفایدهای را ایجاد میکنند که به ضرر افراد کار خواهد کرد.
ذهنیت اشتباه باعث عملکرد اشتباه و عملکرد نادرست باعث تقویت ذهنیت نادرست شده و این چرخه معیوب همینطور ادامه مییابد و افراد را از رسیدن به هدف دور نگه می دارد. مگر اینکه برای اصلاح آن اقدامی اساسی انجام شود.
بهعنوانمثال کسی که فکر کمبود منابع را مدام در سرش میپروراند به جایی که به دنبال ثروتآفرینی باشد بیشتر به دنبال خرجکردن کمتر است.
این شخص هر کاری میکند تا کمتر خرج کند و با کمتر خرجکردن نمیتواند کمبودن ورودی مالی خود را جبران کند. نتیجه این میشود که همیشه در فقر باقی خواهد ماند!
عملکرد نامناسب او باور کمبود را در ذهنش عمیقتر کرده و ذهنش برای خلاصشدن از این رنج راهکار بهتری را به او نشان نمیدهد.
سخن پایانی
دلیل اول اینکه افراد زیادی هستند که به خواستههای خود نرسیدهاند این است که آنها نتوانستهاند ذهنیت متناسب با آن خواسته را درون خود ایجاد کنند.
دلیل دوم هم این است که عملکرد آنها متناسب با خواستهای که دارند نیست.
پس برای رسیدن به هدف نیاز است عملکرد و ذهنیت مناسب هر دو باهم پرورش یابند تا افراد را به خواستهشان برساند.
اگر دوست دارید در این ۲ زمینه مهارت کسب کنید کتاب دانش خلق خواستهها به شما در این زمینه کمک فراوانی میکند.