به نام خدا
داستان من در استفاده از قانون جذب در زندگی، (آن هم به شکل آگاهانهاش)و تلاش برای کسب موفقیت شخصی برمیگردد به زمانی که برای اولینبار فیلم راز را تماشا کردم. گرچه قبل از آن هم تا حدودی بهدرستی قانون توجه نکردن به منفیها پی برده بودم، بااینحال ناخواستهها و مسائل زندگی در ذهن من چنان قدرتی را داشتند که نمیتوانستم تغییر کانون توجه را بهدرستی انجام دهم. از آن بدتر اینکه کمکم داشتم تسلیمشان و در حال توجه کردن به آنها میشدم. انگار که نیرویی به من میگفت که مقابله کردن با افکار منفی دیگر بس است. بگذار تو را درگیر خودشان کنند چراکه آنها بهزودی خواهند رفت. اما اتفاقی که افتاد این بود که با توجه من به ناخواستهها، آنها نرفتند که هیچ، مرا هم بیشازپیش درگیر خود کردند. این شد که مصمم شدم تا از ناخواستههای زندگی چشم بپوشم و درسهایی را دراینخصوص یاد گرفتم که دانستن آنها بسیار مفید است.
مشغول کاری دیگر شو
راحتترین کار برای من برای تغییر کانون توجه و در زمانهایی که افکار منفی به ذهنم هجوم میآوردند این بود که خودم را مشغول کار دیگری کنم و آنقدر این کار را طول بدهم که فکر آن موارد ناراحتکننده از سرم بیرون بیاید.
این کار قدرت زیادی دارد چون وقتی مشغول انجامدادن کاری میشوید و حواس خود را جمع میکنید تا آن کار را بهدرستی انجام دهید به شکل جالبی کانون توجه شما از آن مورد ناراحتکننده منحرف شده و برای انجام آن کار متمرکز میشود.
ممکن است کسی با کلامش شما را ناراحت کرده باشد و فکرکردن به این موضوع شما را ناراحتتر هم میکند.
در چنین مواقعی افکار منفی دست از سرتان برنمیدارند. شاید بهترین کار این باشد که خودتان را مشغول انجام کارهایی کنید که دیگر به آن موضوع فکر نکنید.
ظرفی بشویید و موسیقی یا پادکستی گوش کنید، با وسیلهای که خراب شده ور بروید و آن را تعمیر کنید، به پارک بروید و کمی بدوید.
خلاصه هر چه از دستتان برمیآید انجام دهید تا از دست این فکر منفی خلاص شوید.
بگذار به غیر از خودش تبدیل شود
زمانهایی که هیچ کاری از دستم برنمیآمد و نمیتوانستم از مسئله نگرانکنندهای چشم بردارم. سعی میکردم کاری به کار آن مسئله نداشته باشم و بگذارم به غیر از خود تبدیل شود.
ممکن بود آبی بنوشم، دوش بگیرم، بخوابم و هر کار بیضرر دیگری انجام دهم تا توجهم را از آن اتفاق ناراحتکننده حتی برای زمانی کوتاه هم که شده بردارم.
البته هیچوقت، تأکید میکنم هیچوقت به سراغ موارد منفی مثل: کشیدن سیگار، مواد مخدر، مشروبات الکلی و… نرفتم و از این بابت به خودم افتخار میکنم.
چرا که برای تغییر کانون توجه، وقتی اجازه دهید آن احساس منفی جریان داشته باشد و درعینحال شما سعی کنید به آن توجه نکنید و خود را آرام نگه دارید، آن احساس منفی بهتدریج از بین میرود ولی مصرف مواد مخدر و راههای زیانآور دیگر، ذهن را برای مدتزمان کوتاهی از مدار خارج کرده و بهمحض بازگشت هوشیاری، دوباره درگیر ناخواستهها میشوید.
اگر شما به مسئله ناراحتکننده فکر کنید مقاومت ایجاد میکنید و اجازه نمیدهید که آن مسئله قدرتش را در ذهن شما از دست بدهد و بالعکس با فکرکردن بیشتر، به آن قدرت میدهید.
جور دیگری آن را ببین
وقتی به موردی برخورد میکردم که حسابی ناراحتم میکرد و میفهمیدم که آن یک ناخواسته است و نمیخواهم در زندگیام باشد، تلاش میکردم تا آن را جور دیگری ببینم که دیگر نتواند ناراحتم کند.
البته اعتراف میکنم که کار سختی است بهخصوص زمانی که اتفاق بسیار بدی افتاده باشد این کار سختتر هم میشود ولی به تلاشش میارزد.
اینکه بتوانیم یک ناخواسته را بهگونهای متفاوت ببینیم و بهاصطلاح زهرش را بیرون بکشیم.
اینکه بتوانیم به مسائل جور دیگری بنگریم که از دل هر مشکلی راهکار موجود در آن را پیدا کنیم به مقدار زیادی میتواند ما را در برخورد با ناملایمات زندگی قوی سازد و تغییر کانون توجه را راحتتر کند.
شاید اول کار سخت باشد به مسئله جور دیگری نگاه کنیم چون در آن موقع احساسات ما بسیار قوی هستند و شدت آنها زیاد است ولی اگر بتوانیم راجع به مسئله دیگری صحبت کنیم یا به چیز دیگری فکر کنیم یا …
خواهیم دید که بهتدریج قدرت عواطف منفی ما کمتر شده و حالا شاید راحتتر بتوانیم جور دیگری به آن مسئله فکر کنیم.
به قول سهراب سپهری: چشمها را باید شست جور دیگری باید دید.
مثلاً: اگر از دوستی بهخاطر کار نشایستی که در حق شما انجام داده دلخور هستید شاید بتوانید اینطور فکر کنید که: شاید او قصد بدی از انجام این کار نداشته است و من بیخود و بیجهت دارم خودم را ناراحت میکنم!
سخن پایانی
در مسیر توجه نکردن به ناخواستهها و تغییر کانون توجه درسهای خوبی گرفتم. میتوانیم خودمان را مشغول کار دیگری کنیم، میتوانیم با رهاکردن موضوع کاری کنیم که این احساس نادلخواه در درونمان فروکش کند، میتوانیم جور دیگری به آن مسئله نگاه کنیم و لازم است بدانیم و به خود بگوییم که توجه بیشتر به ناخواستهها ما را بیشتر در دام آنها باقی میگذارد.